۴۴ سال مبارزه بی امان آزادیخواهان ایران برای جابجایی مهره های حاکمیت نبوده، مردم ایران برای استقرار دمکراسی و آزادی مبارزه میکنند.

سرانجام پس از ۴۴ سال مبارزه و استقامت ، بعد ازکشتارو به زندان افتادن صدهاهزار مبارز و آزادیخواه درسراسر ایران، پس از مهاجرت و آوارگی میلیونهانفر، اکنون مردم ایران در سراسر کشور خواهان سرنگونی رژیم مستبد دیکتاتوری- مذهبی حاکم گردیده اند.

بارها یادآوری و باز تکرار می کنیم، اقشار مختلف مردم برای سرنگونی کامل رژیم دیکتاتوری-مذهبی حاکم وبرقراری دمکراسی و آزادی بپا خاسته اند. در فقدان هرگونه آزادی اجتماعی نظیر احزاب ، سازمانها و رسانه های گروهی مربوط به آنها، باردیگر مانند سال ۱۳۵۷ کشورهای امپریالیستی با استفاده از قدرت رسانه ای و دنیای مجازی خودرا پیشاپیش موج نارضایتی مردم ایران قرار داده اند. آنها با استفاده از عناصری که هیچگونه نقشی در مبارزه علیه رژیم حاکم نداشته و یا گاها خودرا مخالف رژیم معرفی کرده اند درنظر دارند کودتای دیگری نظیر ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و یا بهمن ۱۳۵۷ به مردم ایران تحمیل کنند.

یکی از مهره های شناخته شده غرب رضا پهلوی پسر شاه سابق ایران است. وی در اظهاراتش به ظاهر خودرا فردی بدون حزب و گرایش خاص سیاسی معرفی می کند ولی در پس این اظهارات مردم فریب، اهداف شوم دیگری نهفته است که از هم اکنون مبارزین باید نسبت به آن واکنش جدی نشان دهند. وی بدفعات مختلف تکرار کرده است:
طرفدار هیچ سیستم خاصی نیست ومردم باید تصمیم بگیرند، درحالیکه از طرف مردم ایران با دول غرب مذاکره می نماید و اعلام میکند صندوق تعاونی برای کمک به کارگران و بقیه اپوزیسیون تشکیل شده است؟
وی می گوید کاره ای نیست و هرچه مردم بخواهند وی به اراده مردم تمکین می کند ولی درهمان حال می گوید: هم اکنون برای دوره گذار تقسیم کار شده ، عده ای در خارج و عده ای در داخل مشغول انجام وظایف اشان می باشند.

وی ادعا می کند تغییر رژیم ایران مختص ایران نیست و دنیارا تکان خواهد داد ولی حاضر نیست بگوید قرار است چه نوع حکومتی استقرار یابد که «دنیا را تغییر خواهد داد»؟

رضا پهلوی پیشاپیش خودش را آزادیخواه معرفی و ادعا می کند تا حالا می گفتند اینها یکصدا نیستند و برای اینکه «دنیا نگوید ما چند صدایی در میان مخالفین نظام می بینیم، تا حالا یکی از بهانه هاشون حد اقل این بوده ، باب صحبت را با تصمیم گیرندگان جهان داشته...، خیلی هم به این مرحله نزدیک شده ایم....انجام این کار برمی گردد به مسئولین سیاسی - تشکیلاتی که در داخل و خارج داریم »

با این اعتراف صریح مشخص می شود پیشاپیش تشکیلاتی در داخل و خارج وجود دارد بنا براین پنهان شدن رضا پهلوی در پشت اظهارات اغوا کننده ای که : من به هیچ حزب ، گرایش سیاسی و تشکیلاتی وابسته نیستم یک دروغ آشکار است.
تناقض گوئیهای رضاپهلوی و حمایت آشکارش از امپریالیسم جهانی پایانی ندارد و درهمین حد بسنده میکنیم که وی در مصاحبه دو روز قبل اظهار داشت:

«گفتگوی چند ساله بین دمکراسی خواهان بین داخل و خارج وجود داشته ، مقدار زیادی صحبت شده ، تبادل نظر شده، تقسیم کار شده... اصل قضیه این است که صدای مردم را به تصمیم گیرندگان برسانیم»
درجمله بالا تمام اهداف رضا پهلوی و سایر همفکران طرفدار دنیای غرب اش نهان شده و نیازی به توضیح نیست. برخلاف ادعاهای پوچی که دائم به آن استناد میکند، در مرام وی و همفکرانش مردم هیچ نقشی نداشته و نخواهند داشت. فعلا به وی تکلیف شده در رأس تشکیلاتی قرار گیرد که در برگیرنده ترکیبی از خاندان رفسنجانی، خاندان پهلوی، رهبران اصلاح طلب، تعدادی از سران ارتش، چند نفر از فرماندهان سپاه پاسداران و بسیج بهمراه عده ای از طرفداران غرب در خارج از کشورمی باشد.

رضا پهلوی چنان مجذوب وعده وعیدهای غرب شده که مبارزات ۴۴ ساله مردم ایران علیه رژیم جمهوری اسلامی را به سخره می گیرد ، برخلاف اظهارات عوام فریبانه اش نه فقط به مطالبات مردم ایران تکیه نمیکند بلکه آشکارا از «تصمیم گیرندگانی» یاد میکند که پدرش را به قدرت رساندند و هنگامیکه مردم ایران علیه دیکتاتوری محمد رضا شاه بپاخاستند باردیگر «تصمیم گیرندگان» کودتا کردند و دربهمن ماه ۱۳۵۷ روح الله خمینی را بقدرت رساندند.

رضا پهلوی چنان سرسپرده دنیای غرب شده است که حاضر است بارهادر اظهاراتش از دگرباشان جنسی اسم بیاورد ولی هرگز از کمونیست ها و سایر مبارزانی که طی چندین دهه بار اصلی مبارزه علیه رژیم جمهوری اسلامی را بدوش کشیده و به خاک و خون افتاده اند اسمی نیاورد. اگر یکبارهم از مارکسیستها حرف زد، نسبتی را بر زبان آورد که لایق خود و پدرش بود و در کمال وقاحت گفت «مارکسیستها وزوز می کردند»

رضا پهلوی در تمام سالهای گذشته همواره آسمان ریسمان بهم بافته است تا از زیر بار حقیقت شانه خالی کند. وی حاضراست در سخنرانیهایش حکومت آپارتاید آفریقای جنوبی، لهستان و ونزوئلا را در نوردد ولی هنگام پاسخگویی به کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ دچار لکنت زبان میشود و با طفره رفتن دست آخر نمی پذیرد که در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ آمریکا با کودتا دولت دکتر محمد مصدق را ساقط کرد و محمد رضا شاه را بقدرت رساند؟

اکنون از سوی دنیای غرب به این شازده نقشی سپرده شده است که ۴۴ سال پیش به خمینی واگذار شده بود، از اینرو اتفاقی نیست که حرفهایش با خمینی شباهت عجیبی دارد، خمینی هنگام بقدرت رسیدن گفت جمهوری اسلامی یک کلمه نه بیشتر و نه کمتر و حالا رضا پهلوی که البته هیچ نقش و سمتی ندارد و در آینده هم نخواهد داشت ؟! به طرفدارانش القاء کرده تا در تظاهرات فریاد بر آورند مرگ بر چپی ها. علاوه براین تابلوهایی در دست می گیرند و رهنمودهایی در دنیای مجازی منتشر کنند با این مضمون:
«هر کسی به مردم شلیک کرد بزنیدش
هرکسی گفت نزنید اونم بزنیدش
هرکسی گفت صحبت کنیم ، اونم بزنیدش
هرکسی گفت من اعتراض دارم ولی این راهش نیست، اونم بزنیدش
کسی گفت فرق شما با آنها چیه ، اونم بزنیدش
هرکسی گفت اینها برن کی میاد اونو را ۲ بار بزنیدشون
آنقدر بزنید تا تموم شونداین بی همه چیزها»

براستی چه فرقی بین حزب فقط حزب الله به رهبری روح الله خمینی و
حکومت «سکولار» رضاپهلوی است

عجبا «دنیای آزاد» از یکسو خودرا طرفدار مردم ایران معرفی می کند، از طرف دیگر تمام امکانات و تبلیغات خودرا بپای طرفداران سلطنت ، آدمکشان سابق ساواک و عناصر بی هویت و دیکتاتورمأبی قرار داده است که قبل از به قدرت رسیدن اجازه نمی دهند مردم ایران درباره نوع حکومت آینده و سرنوشت فردای خود صحبت کنند؟

سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی ایران
مرگ بر خائنین و دست نشاندگان امپریالیسم
زنده باد مبارزات قهرمانانه مردم ایران
زنده باد آزادی

سازمان چریکهای فدایی خلق ایران
۲۹ مهر ۱۴۰۱- ۲۱ اکتبر ۲۰۲۲

K

۲ ۳ ۴ ۵ ۶
:آرشیو اخبار ومقالات اخیر

A.C.P- Postfach 12 02 06-60115 Frankfurt am Main-Germany

Web Site: http://www.iranian-fedaii.de

E-Mail: organisation@iranian-fedaii.de

بخشی از اخبار و مقالات قدیمی


حسین زهری
۱
حسین زهری